مروری بر کارنامه بازیگری زنده یاد ناصر ملک مطیعی
وبسایت اردبیل سینما تقدیم می کند: مروری بر کارنامه بازیگری زنده یاد ناصر ملک مطیعی – ناصر ملک مطیعی از بهترینهای نسل کلاه مخملیها بود، نسل مردانی که کت شلوار مشکی به تن کرده دستمال یزدی به گردن میانداختند و با سینه ستبر و نوچههای ریز و درشتشان در کوچه های قدیمی پرسه میزدند. ناصر ملک مطیعی از بهترینهای نسل کلاه مخملیها بود، نسل مردانی که کت شلوار مشکی به تن کرده دستمال یزدی به گردن میانداختند و با سینه ستبر و نوچههای ریز و درشتشان در کوچه های قدیمی پرسه میزدند و سرشان درد میکرد برای دعوا و چاقو کشی. لوتیهایی که مرام و معرفتشان زبانزد عام و خاص بود و اگر سیبیل گرو میگذاشتند، سرشان میرفت قولشان نمیرفت.
ملکمطیعی با آن اندام درشت و چهارشانهاش، ابروهای درهم کشیده و صورت مردانهاش، و صدایی بم و رسایی که راحت میتوانست لرزه بر اندام هر کسی بیندازد، عموما در کسوت جاهل ظاهر شده و با سه دهه حضور مستمر در سینما توانست شمایلی از یک جاهل بیرقیب و به یادماندنی از خود به یادگار بگذارد. شمایلی که سالهای سال در سینمای ایران مورد تمجید و الگوبرداری قرار گرفت. او فعالیتش را از سال ۱۳۲۸ با فیلم «واریته بهاری» ساخته پرویز خطیبی آغاز کرد، با «چهارراه حوادث» به کارگردانی ساموئل خاچیکیان نام خود را به عنوان ستاره دهه سی سینما ثبت کرد. او پس از نزدیک به یک دهه ایفای نقشهای کوتاه سرانجام در سال ۱۳۴۱ در فیلم «کلاه مخملی» چنان درخشان ظاهر شد که پس از آن تا مدتها حضورش در فیلمهای جاهلی، تضمینی برای فروش این فیلمها به شمار میآمد.
ملک مطیعی در همان سال و در سن ۳۱ سالگی به کارگردانی نیز روی آورد و دو فیلم «عروس دهکده» و «سوداگران مرگ» را کارگردانی کرد که هر دو مورد توجه منتقدان قرار گرفت و در این میان، «عروس دهکده» در گیشه نیز موفق بود.
و اما به یادماندنی ترین حضور ملک مطیعی بیشک در فیلم «قیصر» به کارگردانی مسعود کیمیایی رقم خورد. حضور کوتاه و موثر او در نقش «فرمان» بار دیگر نامش را بر سر زبان ها انداخت. هنوز هم پس از گذشت سالها، صحنهی ورود او به بیمارستان با آن راه رفتن پرصلابتش، بالا زدن کلاه و نگاه اخمآلودی که اطراف را از نظر میگذراند، تماشاییست. اغراق نیست اگر بگوییم جملهی معروف او به هنگام مرگ دردناکش در این فیلم، « قیصر، کجایی که دآآشتو کشتن؟» یکی از معروفترین دیالوگهای تاریخ سینمای ایران است. جملهای که به گفتهی خودش، به صورت بداهه به ذهنش رسیده و در لحظه آن را بیان کرده و مورد توجه کیمیایی قرار گرفته است.
یک سال پس از موفقیت «قیصر»، علی حاتمی برای فیلم «طوقی» به سراغ ناصر ملک مطیعی رفت. او در کنار بهروز وثوقی در نقش آسید مصطفی بار دیگر درخشید و فیلم مورد استقبال بینندگان قرار گرفت و پرفروشترین فیلم سال ۱۳۴۹ شد.
همکاری دوباره ناصر ملک مطیعی با علی حاتمی منجر به ساخته شدن سریال «سلطان صاحبقران» یکی از ماندگارترین مجموعههای تلویزیونی شد. میرزا تقیخان امیرکبیر نقشی متفاوت و جذاب در کارنامه ملک مطیعی به حساب میآمد و او بارها از آن به عنوان بهترین بازی همه عمر خود نام برده است.
پس از انقلاب، او تنها در یک فیلم ظاهر شد: «برزخیها» به کارگردانی ایرج قادری در سال ۱۳۶۱ و به نقش یک استوار که در نقطهای مرزی به همراه روستاییان منطقه و چند زندانی فراری در مقابل دشمن ایستادگی میکنند! ولی بعد از نمایش فیلم و جنجالهایی که در اطراف آن برپا شد، ناصر به همراه محمدعلی فردین، دیگر بازیگر فیلم، از ادامهی فعالیت در سینما منع شدند.
ملک مطیعی سالیان طولانی علیرغم میل باطنیاش در هیچ فیلمی ایفای نقش نکرد و به گوشه گیری تن داد اما هیچگاه تقاضایی برای ادامه فعالیت نکرد. حتی پس از فروکش کردن جنجالهای اوایل انقلاب، باز هم راضی به بازی در فیلمی نشد و پیشنهاد بازی در نقش استوارِ فیلم «سربازهای جمعه» به کارگردانی مسعود کیمیایی را رد کرد.در چند سال اخیر به دلیل فوت بسیاری از ستارههای همدورهاش که هر کدام طرفداران مخصوص به خود را داشتند، ملکمطیعی به عنوان تنها ستاره بازمانده سینمای قبل از انقلاب که در ایران زندگی میکرد، مورد توجه بیشتر مردم و طرفداران سینمای ایران قرار گرفت. در محافل و مجالس زیادی مورد استقبال و تشویق قرار گرفت، منقلب شد و اشک ریخت. هر چند هیچگاه از سوی ارگانهای دولتی و حکومتی مورد تجلیل و تایید قرار نگرفت.
در نهایت حضورش در پشتصحنهی فیلم «نقش نگار» به کارگردانی علی عطشانی در سال ۱۳۹۲، او را وسوسه میکند و همهی اشتیاق خفتهی این سالها را در او زنده کرده و وادارش میکند نقشی کوتاه در این فیلم بازی کند. نقشی که خودش آن را اگرچه کوتاه میداند ولی میگوید برای شروع دوباره، خوب است.
ناصر ملک مطیعی بازیگریست که نزدیک به چهل سال، سینمای ایران خود را از هنر بازیگری او محروم ساخت. او متعلق به نسلیست که طرفداران بیشمارشان انقدر با آنها احساس نزدیکی داشتند که به نام کوچک صدایشان میزدند. هنرمندی که نقش آفرینیها او بیشک بخش مهمی از تاریخ سینمای ایران است.