یادداشتی برای فیلم ردکارپت – یک هجویه رندانه که واقعیت سینمای ایران را به طرز دردناکی دوباره یادمان میآورد
از سلحشور تا فرهادی، همگی سیاهی لشگرند!
وبسایت اردبیل سینما تقدیم می کند: یادداشتی برای فیلم ردکارپت – فیلم ردکارپت خیلی هوشمندانهتر از آن چیزی است که در نگاه اول به نظر میرسد. یک هجویه رندانه که واقعیت سینمای ایران را به طرز دردناکی دوباره یادمان میآورد. واقعیتی که تلاش میکنیم نادیده اش بگیریم و از کنارش بگذریم.
از این جهت رد کارپت فیلم تلخی است. شاید تلخ ترین فیلم جشنواره برای اهالی سینما. فیلمی که میگوید از سلحشور تا فرهادی، همه در مقابل سینمای جهان مانند سیاهی لشگرها میمانند. رضا عطاران در این فیلم نماینده سینمای ایران است. نماینده ای که به عشق استیون اسپیلبرگ به کن میرود و با آنجا با واقعیت روبه رو میشود. این فیلمی است که نشان میدهد سینمای ایران با همه ادعاهایش، با سینمای واقعی و تاثیرگذاری که در جهان وجود دارد زمین تا آسمان فرق میکند. شخصیت رضا عطاران در این فیلم به عنوان نماینده سینمای ایران درگیر یک جور تناقض است.
تناقضی که آنجلینا جولی را با حجاب میخواهد. تناقضی که میخواهد حتی فیلمهای اسکورسیزی را نیز با تعاریف ارزشی سازگار کند. تناقضی که باعث ساختن فیلمهای فاخری چون ملک سلیمان میشود. فیلمی که در مقابل آثار استیون اسپیلبرگ ذره ای ارزش ندارد. تا پیش از این هیچ فیلمی این چنین اساس سینمای ایران و همه آن چیزهایی که به آن میبالد را به هجو نکشیده بود. همه آن چیزهایی که در مقیاس سینمای جهان اصلاً به چشم نمیآیند. ردکارپت نشان میدهد که سینمای ما چه فاصله زیادی با سطح اول سینمای دنیا دارد. نشان میدهد که ما چه قدر در مقابل آنها روستایی هستیم. معمولاً در فیلمهایی ایرانی، فیلمساز خودش و گروهی که به آن تعلق دارد را جداً و سپس به گروه های مقابل حمله میکند. اما رد کارپت اینگونه نیست. عطاران تمام گروهها و فیلمسازهای مختلفی که در سینمای ما کار میکنند را به هجو میکشد و خودش را نیز جدا نمیکند. دیدن چنین فیلمی در جشنواره امسال خیلی معنی میدهد. جشنوارهای که در آن از مهرجویی تا کیمیایی، از بنی اعتماد تا تبریزی و از درویش تا پوراحمد همگی فیلمهای ناموفق ساخته اند. جشنواره امسال ثابت کرد که سینمای ایران به گل نشسته است. در چنین شرایطی که گروه های مختلف با هم درگیرند و مخاطبان نیز از کیفیت پایین فیلم ها شگفت زده شدهاند، رد کارپت یک آینه میگیرد جلوی اهالی سینما تا خود را نگاه کنند و واقعیت را ببینند. رد کارپت توانست آنچه را که در جشنواره امسال شاهدش بودیم، در قالب یک فیلم به تصویر بکشد و سطح واقعی سینمای ما را نشان دهد.
نشان دهد چطور ما در ایران خودمان را درگیر یک سری مسائل پیش پا افتاده کردهایم. آن هم در حالی که سینمای جهان هر روز قدرتمندتر، باشکوه تر و حرفه ای تر میشود. به همین دلیل هم وقتی فیلم تمام میشود، انگار حالمان گرفته شده است. هر چند این بدین معنی نیست که در طول دیدن فیلم بهمان خوش نگذشته. رد کارپت به هر حال فیلمی کمدی است و عطاران موفق میشود شوخی های جذاب و متفاوتی را خلق کند. شوخی هایی که برای کسانی که پیگیر سینمای ایران و جهان هستند بدون شک بامزه تر از افراد عادی است. مثلاً باید جیم جارموش را بشناسیم و فیلمهایش را دیده باشیم تا به اندازه کافی از شوخی عطاران با او لذت ببریم. عطاران با رد کارپت دوباره ثابت میکند که کمدینی توانا و استاد اجرای شوخی های مختلف است. او ذاتاً بامزه است و میتواند حتی بیمزه ترین شوخی ها روی کاغذ را نیز به شکل خنده دار اجرا کند. رد کارپت با اینکه دارد نکات تلخی را نشانمان میدهد، لحظه های مفرح کم ندارد. هر چند به خاطر ساختار نامتعارفی که دارد، بعید به نظر برسد بتواند افرادی که به کمدی های روتین سینمای ایران عادت کردهاند را کاملاً راضی کند.
منبع: کافه سینما | نویسنده: آریان گلصورت
آماده سازی سند: مدیر سایت سینما قدس اردبیل | ۱۴ تیر ماه ۱۳۹۳
کانال تلگرام سینما قدس اردبیل: https://t.me/CinemaGhodsArdabil
وب سایت سینما قدس اردبیل: http://www.cinemaghods.com