وبسایت اردبیل سینما منتشر کرد: یادداشتی کوتاه برای علی حاتمی
علی حاتمی میگفت: «حالا مثل اینکه از این سینما هم باید بروم و یا به قول دیالوگ فیلم هایم طعمه دام و صید صیاد شدم و یا میشوم و شاید این پایان عشق است و یا آغاز راه و اگر مرگی هست، هیچ گاه چیز ترسناکی نیست».
علی حاتمی هنگامی که در جریان ساختن آخرین فیلم ناتمامش «جهان پهلوان تختی»در بستر بیماری افتاده بود، این سخنان را مطرح کرد. ۱۴ آذر ماه ۷۵ برخی روزنامه ها تیتر زدند «علی حاتمی داستان مرگ را کلید زد» بیش از ۵۰ دقیقه از آن فیلم توسط علی حاتمی ساخته شده است و فیلم های گرفته شده همچنان توسط مرتضی شایسته تهیهکننده آن، نگهداری میشود. علی حاتمی در جایی گفته بود: «همیشه در تمام مدت سی سال سابقه کار هنری و بیست و چند سال کار سینمایی به سراغ سنگ های بزرگ رفته ام.
گناه من نیست که موضوع های مورد علاقه من و فیلم های من از اندازه های معمول سینمای ایران بزرگتر است. اگر میخواهیم پیشرفت کنیم و اندازه های سینمایی مان را بزرگتر کنیم باید دست به کارهای بزرگتر بزنیم و باید کمی خطر کنیم. ما در سینمای ایران قادر به انجام هر کاری هستیم، هیچ چیز کم نداریم. از چه بترسیم؟» حاتمی همواره خواسته بود، نمادها و اسطوره ها را معرفی کند و در جهان پهلوان تختی نیز هدفش همین بود.
وی درباره اسطوره تختی گفته بود: «مطالعه و بررسی شخصیت هایی چون غلامرضا تختی در آغاز کار آسان مینماید. چرا که پژوهش در مورد افراد سرشناس معاصر حداقل مدارک و مستندات زنده و تازهای را در دسترس پژوهشگر میگذارد. اما شاید مورد تختی استثنایی و شگفت باشد. «جهان پهلوان» در ذهن و باور توده ها نشانه قهرمانی ها و پهلوانی ها بود».
زنده یاد علی حاتمی علاوه بر فیلمنامه جهان پهلوان تختی، فیلمنامه های «ملکه های برفی» که دربارۀ زندگی شاه ایران به روایت سه همسرش است و فیلمنامۀ «پیامبر اکرم (ص)» را نیز داشت که فرصتی پیدا نشد آنها را بسازد. همانطور که عزت الله انتظامی هم از فیلمنامه نساخته علی حاتمی به نام «آخرین پیامبر» یاد میکند و میگوید: «آخرین پیامبر که به زندگی حضرت محمد (ص) مربوط میشد از جمله فیلمنامه های آماده مرحوم علی حاتمی بود که مجال ساختنش را پیدا نکرد و برای همیشه بایگانی شد. «زینالعابدین رهنما» کتاب زیبا و قشنگی درباره حضرت محمد (ص) نوشته بود که علی حاتمی تصمیم گرفت فیلمنامه ای بر اساس این کتاب آماده کند و آن را در قالب سریالی بسازد. به اتفاق ایشان به منزل رهنما رفتیم و اجازه این کار را گرفتیم. فیلمنامه آماده شد و گفتند باید به قم برود تا آنجا اجازه ساخت بگیرد که این سناریو در آنجا رد شد و آقای حاتمی آن را به آقای رهنما برگرداندند»
این بازیگر یادآور میشود: «علی حاتمی خیلی دوست داشت راجع به حضرت محمد (ص) کاری بکند و سناریوی دیگری را با نام آخرین پیامبر آماده کرد و آن را به همراه دو فیلمنامۀ دیگر به نامهای «آق بانو» و «گاردن پارتی»به من داد تا آن را بخوانم و نظرم را بدهم. آن را خواندم و خیلی خوشم آمد، در واقع خیلی خوب روی آن کار شده بود. فقط پیشنهاد کردم به خاطر اینکه فضای کار درست دربیاید در کشورهای عربی ساخته شود که نظر خود حاتمی هم همین بود. این سناریو مورد تأیید مراجع قم هم قرار گرفت و پروژه بسیار عظیمی بود و بعد از سریال هزاردستان تنها سریالی بود که دوست داشتم در آن بازی کنم که نشد. در واقع حاتمی میخواست دولت های دیگر را برای ساخت این مجموعه به مشارکت بکشاند که اجل مهلتش نداد».
آقای بازیگر میگوید: «سناریوهای علی حاتمی خاص بود و با وجود اینکه سناریوی این سریال کامل است، اما شخص دیگری نمیتواند این کار را بسازد. در واقع سبک حاتمی این بود که سناریوها را کامل نمینوشت، اما وقتی میخواندیم به پیکره کار پی میبردیم. او سر کار صبح به صبح دیالوگی را به بازیگران میداد. حاتمی تبحرش را در ساخت آثار تاریخی با «کمال الملک»، «سلطان صاحبقران» و «هزار دستان» نشان داده است».
علی حاتمی با نام کامل عباسعلی حاتمی متولد ۱۳۲۳ تهران است. او در اواخر دوره متوسطه به اداره هنرهای دراماتیک رفت و کلاس های نمایشنامه نویسی را گذراند و بعد از مدتی از دانشکده هنرهای دراماتیک فارغ التحصیل شد. کار هنری را از سال اول تحصیل در دانشگاه با نمایش «دیب» آغاز کرد. از دیگر نمایش های وی میتوان به «خاتون خورشیدباف»، «آدم و حوا»، «حسن کچل و چهل گیس» اشاره کرد.
حاتمی سپس به کار ساخت فیلمهای تبلیغاتی مشغول شد. بعدها شروع به همکاری با تلویزیون کرد و اولین کار مهمش در آنجا در مجموعۀ تلویزیونی «جنگل» (۱۳۴۷) به عنوان نویسنده و بازیگر بود. فعالیت در سینما را از سال ۱۳۴۹ به عنوان نویسنده و کارگردان با فیلم «حسن کچل» آغاز کرد. علی حاتمی در ۱۴ آذرماه سال ۱۳۷۵ پس از یک بیماری طولانی درگذشت.
از آثار سینمایی زنده یاد حاتمی میتوان از «طوقی» (۱۳۴۹)، «باباشمل» (۱۳۵۰)، «قلندر» (۱۳۵۱)، «سوته دلان» (۱۳۵۶)، «حاجی واشنگتن» (۱۳۶۱)، «کمال الملک» (۱۳۶۲)، «مادر» (۱۳۶۸) و «دلشدگان» (۱۳۷۰) نام برد.