معرفی فیلم سینمایی «بیمار روانی» ۱۹۶۰

0
457
معرفی فیلم سینمایی «بیمار روانی» 1960
معرفی فیلم سینمایی «بیمار روانی» 1960

وب سایت اردبیل سینما تقدیم می کند: معرفی فیلم سینمایی «بیمار روانی» ۱۹۶۰ – آلفرد هیچکاک «بیمار روانی» The Psycho را در سال ۱۹۶۰، پس از فیلم تحسین شده «شمال از شمال‌ غربی» و قبل از شاهکار فراموش ‌نشدنی ‌اش «پرندگان» ساخت.

فیلم «بیمار روانی» جزو آثار شاخص دوره پایانی هیچکاک محسوب می‌شود و تأثیری که این فیلم بر نسل کارگردانان پس از خود گذاشت، همسنگ «سرگیجه»، «بدنام» و «ربه ‌کا» و بسیار فراتر از حد تصور بود. «بیمار روانی» که در ایران به «روح» نیز معروف است، درباره دختری در آستانه ازدواج است که بسته پولی هنگفت را از رئیسش امانت می‌گیرد تا آن را به بانک بسپارد، اما در میانه‌ های راه، قصدش عوض می‌شود و راه خارج شهر را در پیش می‌گیرد.

ماریون در متل بیتس
ماریون در متل بیتس

در میانه ‌های راه و پس از تعویض اتومبیل، شب‌ هنگام در متلی اقامت می‌گزیند تا شب را به صبح برساند. متصدی این متل جوانی مجرد و بی ‌دست‌ و پا است که به دختر علاقه‌مند می‌شود، اما علاقه ‌اش را بروز نمی‌دهد. ماریون (زن) توسط موجود مرموزی به قتل می‌رسد. این داستان نیمی از فیلم «بیمار روانی» است که هیچکاک آن را در اوج اقتدار حرفه‌ای اش و در شرایطی که از قید و بند کمپانی ‌های فیلمسازی و تهیه‌ کنندگانی مثل دیوید سلزنیک خلاص شده بود، با هزینه‌ای محدود (در حد یک کار تلویزیونی) ساخت. با اینکه هیچکاک را به درستی یکی از مریدان سبک اکسپرسیونیسم سینمای آلمان و بزرگانی مثل فریتس لانگ می‌دانند که در آثارشان با رنگ و نور سر و کار بیشتری دارند، اما این نابغه انگلیسی پس از «ربه‌ کا» این بار فیلم ترسناکش را پس از ۲۰‌سال، باز هم به شیوه سیاه و سفید کارگردانی کرد.

خانه نورمن بیتس و مادرش
خانه نورمن بیتس و مادرش

«بیمار روانی» در شرایطی ساخته شد که فیلم قبلی و بعدی هیچکاک که نام بردیم جزو بهترین فیلم‌های رنگی آن سال ‌ها بودند، اما او ترجیح داد «بیمار روانی» را نیز سیاه و سفید بسازد. سال‌ ها بعد که گاس ون ‌سنت، کارگردان برجسته حال حاضر سینمای هنری جهان، خواست برای ادای دین به هیچکاک و فیلم محبوبش، «بیمار روانی» را بازسازی کند؛ همه پلان‌ها و حرکات بازیگران را مو به مو عین فیلم هیچکاک درآورد اما کار او دو تفاوت با فیلم هیچکاک  داشت؛ اول اینکه یک پلان به آن افزود و دوم اینکه فیلمش را رنگی ساخت. منتقدان، در واکنش به فیلم گاس ون سنت، صراحتا کار او را در رنگی کردن فیلم هیچکاک تقبیح کردند. مطمئنا بسیاری از سینما دوستان «بیمار روانی» هیچکاک را دیده‌اند اما می‌توان پیشنهاد کرد که یک بار دیگر آن را با این ذهنیت ببینند که چرا کارگردانش آن را سیاه و سفید گرفته است. وهمی که در سرتاسر فیلم هیچکاک موج می‌زند (از دیدار نا به ‌هنگام ماریون و رئیسش در سر چهارراه، تا رانندگی اش در باران و مواجهه‌ اش با پلیس سمج عینکی که بعدها دقیقا مشابه صحنه مواجهه آنان در فیلم «فارگو» ساخته برادران کوئن بازسازی شد، تا نمایش پرندگان تاکسیدرمی شده در اتاق کار متصدی هتل نورمن بیتس، تا نمای دور از خانه مشرف بر متل، تا نماهای سکانس تکان‌ دهنده دستگیری نورمن در اتاق مخفی زیر راه‌ پله و…) فقط از دل تصاویر سیاه و سفید درمی‌آید؛ تصاویر رنگی به صحنه‌ها وضوح و شفافیتی می‌دهند که برای چنین فیلم هایی مناسب نیستند.

عمق میدان صحنه در فیلم بیمار روانی
عمق میدان صحنه در فیلم بیمار روانی

هیچکاک «بیمار روانی» را زمانی ساخت که سینماگران پیشرو در صنعت سینمای کشورهای آمریکا و فرانسه و ایتالیا به ‌تاخت می‌رفتند و در دهه ۶۰، تعاریف و مصداق‌ها درباره سینمای ماندگار و میزانسن در حال تغییر بود. هیچکاک که الگو و فیلمساز محبوب منتقدان و فیلمسازان اروپایی بود، با کارگردانی فیلم ترسناک مهم خود، کلاس درسی در میزانسن برای سینماگران نسل‌های بعدتر بر جای گذاشت تا ثابت کند فقط در قالبی محدود توانایی ندارد و به‌ خوبی می‌تواند با تشخیص دقیق ضرورت‌ها و نیازهای ژانر و شناخت غبطه ‌برانگیزش از ظرفیت‌های نمایشی داستان‌ها و رمان‌ها، اثری بیافریند که تا سال ‌ها در ذهن علاقه ‌مندان به سینما بماند.

پاک کردن آثار جرم توسط نورمن - فیلم روانی
پاک کردن آثار جرم توسط نورمن – فیلم روانی

ادامه داستان از این قرار است که پس از مرگ ماریون، نورمن برای از بین بردن شواهد و آثار قتل، اتاق را پاک ‌سازی می‌کند و اتومبیل زن را در باتلاقی مدفون می‌سازد. خواهر ماریون و یک کارآگاه برای یافتن رد مقتول نزد نورمن می‌آیند و کارآگاه که پس از انجام تحقیقاتی نسبت به او مظنون شده توسط همان موجود مرموزی که ماریون را کشت، به قتل می‌رسد. در ادامه نورمن به عنوان قاتل دستگیر می‌شود و مأموران، اتومبیل ماریون را از زیر گل‌ و لای باتلاق درمی‌آورند. توجه به این نکته ضروری است که جنت لی ستاره این فیلم به نقش ماریون، در نیمه اول فیلم به قتل می‌رسد و نیمه دوم فیلم بدون حضور او روایت می‌شود. این کار تا پیش از هیچکاک در سینمای آمریکا سابقه نداشته است و اگر بوده، در فیلمی کم‌ اهمیت تر از «بیمار روانی» و در ارتباط با ستاره‌ای که محبوبیت و اعتبارش بسیار کمتر از جنت لی بوده، صورت گرفته است. پس با نگاهی به الگوی روایی فیلم های مهم هیچکاک که در آنها شاهد دو نوع شخصیت و منش در زنان هستیم؛ این بار، شخصیت اصلی در همان نیمه اول می‌میرد و سپس حادثه قتل او، انگیزه‌ای برای پیگیری وقایع بعدی و کشف راز مرگ او و هویت قاتل می‌شود.

بهرام بیضایی زمانی در سلسله درس‌ های کارگردانی ‌اش با نمونه‌هایی از آثار آلفرد هیچکاک در مقدمه‌ای بر «بیمار روانی» در توضیح صحنه مرگ ماریون در حمام گفته بود که پلان طولانی هیچکاک از چشمان باز ماریون پس از قتل که بر کف حمام، خون ‌آلود افتاده، تأکید بر شوکی است که این صحنه ایجاد می‌کند.

کشته شدن ماریون با چشمان باز
کشته شدن ماریون با چشمان باز

بنابراین چشمان باز ماریون کنایه از شگفتی اوست از نحوه قتلش توسط کسی که تا لحظاتی پیش نسبت به او ابراز عشق می‌کرد. این تحلیل زیبا به دلایل بسیاری، تأکید بر اهمیت این سکانس دارد. این دلایل را در زیر برشمرده ایم:

۱) در فیلم های هیچکاک اغلب شخصـیت‌های گناهکار می‌میرند و در جهان بی ‌عدالتی‌ ها، این عدالت گاهی از روی تصادف و تقدیر برقرار می‌شود. پس ماریون که در حین صحبت با نورمن نسبت به کَرده خود پشیمان شده و تصمیم به بازگشت گرفته نیز گناهکار و مستوجب عقوبت است.

جزا و عذاب وجدان در فیلمهای آلفرد هیچکاک
جزا و عذاب وجدان در فیلمهای آلفرد هیچکاک

۲) در این سکانس، پیش از مرگ ماریون، با صدای شخصیتی رو به‌ رو می‌شویم که نورمن می‌گوید مادرش است و از فرط علاقه و وابستگی به او، مایل به نزدیکی او با فرد دیگری (به‌ ویژه یک زن) نیست. ابهام و تعلیق درباره هویت قاتل از همین سکانس آغاز می‌شود. سپس با ادامه فیلم، در صحنه دستگیری نورمن مشخص می‌شود که او خود قاتل اصلی است (قبلاً فهمیده‌ایم که مادر نورمن سال‌ها قبل مرده است) و ظاهراً قضیه کاملاً روشن است و همه پرده‌های ابهام از پیش چشمان تماشاگر کنار رفته است. تماشاگر باور می‌کند که نورمن یک موجود دو شخصیتی است که گاهی در قالب مادرش فرو می‌رود و قتل دختری که دوست داشته را زمانی مرتکب شده که اراده‌اش در اختیار خودش نبوده است. در پایان فیلم، روانشناسی در یک سخنرانی نسبتاً طولانی، با بهره‌گیری از نظریات فروید، به مشکلات نورمن می‌پردازد و انگار دارد برای تماشاگری که علاقه‌مند به تفسیرهای روانشناسانه از فیلمهاست، نسبت «بیمار روانی» را با روانشناسی مدرن توضیح می‌دهد. اینجاست که دسته دیگری از تماشاگران که آثار هیچکاک را دنبال کرده‌اند، متعجب می‌مانند که چرا باید چنین پایان روشنی سرانجام چنان قصه‌ای باشد و اینجاست که هیچکاک وارد عمل می‌شود و نمایی میخکوب‌ کننده از نورمن بیتس نشان می‌دهد که در اتاقی تنها گرفتار است. در این نمای درخشان می‌بینیم که نورمن رو به تماشاگر زل زده و در حالتی نامتعادل، گاهی مثل خودش و گاهی با لحن یک پیرزن حرف می‌زند. تا اینجای کار هم باز تأکید بر بیماری اوست اما در همین نمای نسبتاً طولانی، یک رفت و برگشت آنی تصویری داریم که ممکن است بسیاری از تماشاگران عادی سینما متوجهش نشده باشند. در این نمای سوپر ایمپوز، برای یک لحظه، تصویری از یک پیرزن را به‌ جای نورمن می‌بینیم که درست پس از آن نورمن را لبخند زنان می‌بینیم؛

نمای سوپر ایمپوز نورمن با اسکلت سر مادرش
نمای سوپر ایمپوز نورمن با اسکلت سر مادرش

انگار که دارد به همه باورهای کاذب ما از تشخیص ریشه‌های بیماری خود می‌خندد. این یکی از حیرت ‌انگیزترین نماهای هیچکاکی است که ناگهان در کسری از ثانیه تماشاگر را غافلگیر می‌کند. پس با توجه به اینکه در روان‌ شناسی فرویدی و غیر فرویدی، چنین پدیده‌ای برای یک بیمار روانی اثبات نشده است، با علم به بیماری اسکیزوفرنی نورمن بیتس، تماشاگر شاهد منطقی قوی تر از توضیحات روانشناس پایان فیلم می‌شود؛ منطق نمایشی و سینمایی هیچکاک.

نمای آشنا از فیلم روانی - رنگی شده
نمای آشنا از فیلم روانی – رنگی شده

۳) پاکت پر از پول ماریون پس از مرگ او از چشم نورمن مخفی می‌ماند. او بی ‌توجه به محتوای پاکت، آن را در اتومبیل می‌گذارد و اتومبیل را در باتلاق می‌اندازد. این باتلاق طبق آموزه‌های فروید (بحث مشهور کوه یخ و تمثیل آن در تفهیم ناخودآگاه و خودآگاه) وجه تصویری تمام حقایق و واقعیت‌هایی است که بلعیده و در سیاهی ناپدید می‌شود.

۴) منتقدان در بررسی میزانسن هیچکاک در «بیمار روانی» با تحلیل سکانس گفتگوی نورمن و ماریون پیش از صحنه قتل و در اتاق کار نورمن، ثابت کردند که می‌توان با درک فرمول ‌های زیباشناسانه هیچکاکی، برخی از وقایع این فیلم ها را پیش ‌بینی کرد و به حقایق دست یافت. در صحنه گفتگو تا پیش از اعتراض ماریون به نورمن درباره پرندگان تاکسیدرمی شده، هر دو شخصیت در پلان‌های دوتایی تصویر می‌شدند اما درست پس از این اعتراض و متعاقب آن بدبینی و موضع‌گیری نورمن، پلان‌های این دو، تکی و بدون همدیگر گرفته می‌شوند تا پایان سکانس و صحنه بعدی که صحنه قتل است. در اینجا پلان‌های دو تایی، کنایه از همبستگی و پیوند میان نورمن و ماریون است اما پس از آن نماهای تکی، نشانگر عکس این رابطه و مقدمه‌ای برای جدایی همیشگی آنهاست.

آلفرده هیچکاک و جانت لی در صحنه حمام
آلفرده هیچکاک و جانت لی در صحنه حمام

درباره «بیمار روانی» بیش از این‌ ها می‌توان گفت. ۶۰‌‌ سال از زمان ساخت فیلم می‌گذرد و تصاویرش هنوز در اذهان سینما دوستان است.

نویسنده: امان جلیلیان | ویرایش سند: مرتضی طالب پور


کانال تلگرام سینما قدس اردبیل:
https://t.me/CinemaGhodsArdabil

وب سایت رسمی سینما قدس اردبیل:
http://www.cinemaghods.com

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید