معرفی و نقد فیلم تنگه وحشت ۱۹۹۱

0
1741
مقایسه دو ورژن از فیلم تنگه وحشت
مقایسه دو ورژن از فیلم تنگه وحشت

وبسایت اردبیل سینما تقدیم می کند: معرفی و نقد فیلم تنگه وحشت ۱۹۹۱

بازیگران: رابرت دنیرو، نیک نولتی، جسیکا لنگ، جولیت لوئیس، جو دان بیکر، رابرت میچام

تدوین: تلما شونمیکر | مدیر فیلمبرداری: فردی فرانسیس| ژانر: معمایی – مهیج | سال ساخت: ۱۹۹۱ | تولید: آمریکا: مدت فیلم: ۱۲۸ دقیقه.

فیلم تنگه وحشت به انگلیسی (Cape Fear) نام فیلمی در سبک تریلر روانشناسانه محصول سال ۱۹۹۱ آمریکا به کارگردانی مارتین اسکورسیزی است. این فیلم بازسازی فیلمی به همین نام محصول سال ۱۹۶۲ می‌باشد. فیلم داستان زندگی یک وکیل تسخیری بازنشسته به نام سام را بازگو می‌کند که خانواده‌اش توسط یک مجرم به نام مکس کدی (رابرت دنیرو) تهدید می‌شود. انگیزهٔ مکس برای تهدید خانوادهٔ سام این است که وی به جرم تجاوز به عنف ۱۴ سال زندانی شده بود و سام که وکیل او بوده به عمد از وی طوری دفاع کرده بود که محکوم شود.

رابرت دنیرو برای بهترین بازیگر مرد و جولیت لوئیس برای بهترین بازیگر نقش مکمل زن نامزد دریافت جایزه اسکار شدند. این فیلم همچنین نامزد خرس طلای بهترین فیلم شد.

رابرت دنیرو در تنگه وحشت
رابرت دنیرو در تنگه وحشت

این فیلم توانست در گیشه به موفقیت برسد و بیش از ۱۸۰ میلیون بفروشد و یکی از ۱۰ فیلم پرفروش سال شود. این فیلم اولین فیلم پرفروش مارتین اسکورسیزی محسوب می‌شود.


مقایسه دو ورژن از فیلم تنگه وحشت

مقایسه فیلم تنگه وحشت ساخته جی.لی تامسون تولید سال ۱۹۶۲ با فیلم تنگه وحشت ساخته مارتین اسکورسیزی سال ۱۹۹۱

تنگه‌ی وحشت محصول ۱۹۶۲، یکی از ساده‌ترین و درعین حال صریح ‌ترین و موجزترین افتتاحیه‌ های تاریخ سینما را دارد، رابرت میچم که نقش مکس کیدی را بازی می‌کند، مانند یک ستون در خیابان در حال حرکت است و همزمان ما به موسیقی هولناک برنارد هرمان گوش می‌دهیم، به نحو شگفت انگیزی تمام اجزای این آغاز شخصیت مکس را شکل می‌دهند، ما اعتماد به نفسی خشن و ترسناک را در او می‌بینیم، هنگام عبور از خیابان با دست به پشت ماشین‌هایی می‌زند که او را معطل کرده‌اند. او به یک ساختمان وارد می‌شود در پله‌ها کتابی از دست زنی که کوهی از کتاب در دستش است می‌افتد. او نه تنها برای برداشتن آن کمک نمی‌کند بلکه از روی آن هم رد می‌شود، رفتارش با دو مردی که در راهرو می‌بیند هم به این شکل است، ما تا الان به شخصیت و ماهیت مکس پی بردیم و اکنون وقتش است که کارگردان ما را با گذشته‌ی او آشنا کند. او وارد یک دادگاه می‌شود، گوشه‌ای می‌شیند و وکیلی جذاب و با فن بیان بالا را دید می‌زند، آن هم با نیشخندی شیطانی، بدون ذره‌ای دیالوگ مستقیمی، کارگردان همه‌ چی را به ما گفت. این فیلم همیشه همین گونه است. در پایان ما نمایی از خانواده‌ی فیلم می‌بینیم که هر کدام دارند به یک گوشه نگاه می‌کنند، کارگردان با همین یک نما به ما نشان دهد که مکس با این که مرده ولی توانسته تاثیر هولناک خود را بر روی خانواده بگذارد. بر عکس فیلم اسکورسیزی که این موضوع به صورت دیالوگی مستقیم گفته می‌شود.

آنونس اصلی فیلم تنگه وحشت:

در فیلم بار شخصیتی کاملاً یکطرفه است، مکس کیدی یک شیطان واقعیست، یک شخصیت منفی و یک ضد قهرمان. ولی از آن طرف سم بودن یک قهرمان و یک شخصیت مثبت کامل است، فردی که برای حفظ خانواده‌اش مجبور می‌شود قانون خشک جامعه‌اش را دور بزرند درحالی که خودش یک وکیل است. او از این جهت من را یاد بتمن در شوالیه تاریکیی نولان انداخت که در آن مجبور شد برای دستگیری جوکر قانون شکنی کند، ولی فکر نکنم توجیه بتمن به اندازه‌ی توجیه سم بودن برای بیننده قابل قبول باشد. البته هدف نولان آنجا این بود که بارقه‌هایی از شر را در وجود بتمن نشان دهد اما جی لی تامپسونِ کارگردان هدفی کاملا معکوس دارد.

دو نکته‌ی مثبتی که بیش از بقیه توجهم را جلب کردند:

الف) تعلیقی: وقتی آنرا دیدم، جداً به وضعیتی که سینمای امروز وحشت دارد افسوس خوردم، اینکه فیلم تامپسون چقدر استادانه با معلق نگه داشتن تماشاگر برای مدتی طولانی نفس او را در سینه حبس می کند، به سکانسی که مکس دنبال نانسی می‌کند رجوع کنید، نانسی در زیرزمین مدرسه قائم شده و ما نمایی از میانه‌ی بدن مردی را می‌بینی که از لحاظ خونسردی، جثه و لباس شبیه مکس است، او به جایی که نانسی است نزدیک می‌شود، نانسی فرار می‌کند و وقتی دوربین بالا می‌آید ما می‌بینیم که او سرایدار مدرسه است.

  2:هوش مکس: بین مکس و سم، مکس باهوشتر است، او تهدیدش بر روی خانواده است درحالی که هیچ عملی که بتواند او را از سوی قانون خطاکار جلوه دهد را انجام نمی‌دهد، ولی سم دقیقا برعکس مکس عمل می‌کند، او همیشه در حال دفاع از خانواده‌اش است با اینکه همیشه در کارهایش ذره ای تخطی از قانون وجود دارد. این هوشی که فیلم به مکس داده از او یک شیطان آرمانی ساخته، این خونسردی او او را یک قدم از بقیه جلو می‌اندازد، به قول کاراگاه خصوصی: اون باهوش‌تر از این حرفاست.

اگر اشکالی بشود به فیلم گرفت در تعرضی است که مکس می‌خواهد به خانواده‌‌ی سم بکند، اشارات به آن بسیار دم دستی است، به سکانسی که مکس زنی از بار را کتک می‌زند نگاه کنید، ما از خشونت او چیزی نمی‌بینیم، کارگردان خواسته ابتکاری به خرج دهد اما نمی‌تواند فضای بعد از آن را به خوبی برای ما تداعی کند، اگر به اینها جنبه‌ای مرموزانه‌تر داده و کمتر اشاراتی لفظی به آن‌ها می‌شد، قطعاً بهتر بود.

بازی دو بازیگر اصلی درخشان است، هر دو توانسته‌اند حال و هوای شخصیت خود را انتقال دهند، البته ممکن است بازی رابرت میچم به خوبی بازیِ رابرت دنیروی اسطوره‌ای در اقتباس نه چندان قابل قبول مارتین اسکورسیزی نباشد، ولی بازی او با فیلم هماهنگ ‌تر است.

Cape Fear 1991
Cape Fear 1991

تفاوت نسخه‌ تامپسون و اسکورسیزی را می‌توان در سال تولیدشان و صد البته کارگردان‌هایی که آنها را ساختند یافت، نسخه‌ی ۱۹۶۲ کلاسیک ‌تر (اگر نگوییم کاملا کلاسیک) با شخصیت‌ها برخورد می‌کند. همانطور که در سم هیچ جنبه‌ی منفی‌ ای نیست، در مکس هم هیچ جنبه‌ مثبتی نیست، ولی در نسخه‌ی ۱۹۹۱ به این شکل نیست، فیلمِ او خیلی تاریک‌تر از نسخه اصلیست، دیگر شخصیت ‌ها تا آن حد دو قطبی نیستند، هرکس جنبه‌ های منفی خود را دارد، اینجا خانواده‌ فیلم همچون فیلم اصلی دیگر مظهری از معنای واقعی خانواده نیست، اسکورسیزی خانواده‌ای در حال فروپاشی را به تصویر می‌کشد و آنها را به عنوان بروژواهایی منفی نشان می‌دهد. فیلم تامپسون ساده‌تر و بهتر از فیلم اسکورسیزی است، برای مثال کافیست افتتاحیه‌های دو فیلم را کنار هم بگذارید، تامپسون همچون اسکورسیزی مکس را با نشان دادن عکس استالین بر دیوار سلولش و رعد و برق‌هایی که هنگام راه رفتنش به وجود می‌آید معرفی نمی‌کند! نسخه‌ی اصلی کلاسیک و دیگری مدرن است، هر چقدر فیلم اصلی خوب است، فیلم اسکورسیزی به جایش ناامیدکننده است، خبری از نقاط قوت مهم فیلم اصلی هم نیست، نه خبری از آن تعلیق استادانه و نه خبری از حس شدن بار تهدید مکس بر روی خانواده، با دیدن فیلم اسکورسیزی حس کردم که او فیلم اصلی را دیده و سعی کرده تا جایی که می‌تواند فیلمش را متفاوت با آن بسازد و فقط هم هدفش این بوده، جالب اینجاست که مشکلات فیلم اصلی را اسکورسیزی تا حدودی رفع کرده! در کل بازسازی او چیزی آنچنانی غیر از بازی دنیرو ندارد.

حرف آخر: نبوغ در تعلیق و هوشمندی در شخصیت ‌پردازی، تجربه‌ دیدن یکی از فیلم‌های درخشان دهه ۶۰ بی شک فراموش نشدنی خواهد بود. قابل به ذکر است که شخصیت مکس کیدی در انستیتوی فیلم آمریکا به عنوان ۲۸امین شخصیت منفیِ برتر تاریخ سینما شناخته می‌شود.



1 نظر

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید