معرفی فیلم ازنفس افتاده آقای گدار

0
318

معرفی فیلم ازنفس افتاده آقای گدار – به همراه ویدئوی معرفی فیلم از نفس افتاده (کاملاً اختصاصی) همچنان حل نشدنی و دست نیافتنی

وبسایت اردبیل سینما با افتخار تمام تقدیم می کند: معرفی فیلم ازنفس افتاده آقای گدار – یادداشت های وبسایت اردبیل سینما پیرامون موج نوی سینمای فرانسه – فیلم های مطرح موج نوی سینمای فرانسه در آینده نزدیک کاملتر خواهد شد. در پایان این پست، مهمان ما برای مشاهده ویدئوی معرفی فیلم از نفس افتاده باشید…

معرفی فیلم ازنفس افتاده آقای گدار – «از نفس افتاده» شاهکار سال ۱۹۶۰ ژان لوک گدار که از قضا اولین فیلم بلند این کارگردان فرانسوی محسوب می شد ۵۸ سال بعد از اکران، هنوز نو و انقلابی و عمده ترین فیلمِ متعلق به موج نوی سینمای فرانسه به نظر می رسد و شمایل مسلم آن است. موجی که از اواخر دهه ۱۹۵۰ و با ورود تعدادی سینماگر جوان این کشور به عرصه پایه گذاری شد و دهه ۱۹۶۰ را در بر گرفت و در اواخر دهه ۱۹۶۰ رو به خاموشی رفت و با اینکه گدار و سایر اعضای هیأت موسس شامل اریک رومر و کلود شابرول همچنان به فیلمسازی ادامه دادند و گدار هنوز فعال است اما تأثیرگذاری خود را از دهه ۱۹۷۰ به بعد به آرامی از دست داد. فرانسوا تروفو که بر خلاف وی عمری طولانی نداشت و هنوز ۶۰ ساله نشده چشم از جهان فرو بست و داستان اولیه «از نفس افتاده» کار اوست، رومر و آلن رنه که اولی چهار سال پیش بدرود حیات گفت و دومی هم اواخر زمستان گذشته (۲۰۱۴) درگذشت و موج نو (Nouvelle Vague) را موجب شدند و شابرول که پیشتر هم نامش آمد و مشاور گدار در فیلم «از نفس افتاده» بود، همگی از هیئت تحریریه خارق العاده نشریه افسانه ای شده کایه دو سینمای فرانسه بیرون آمدند و تبدیل به کارگردان شدند و با سبک متفاوت فیلمسازی و نگره های تازه شان نهضت جدیدی را در این هنر پایه گذاشتند که هنوز بر نسل های بعدی اثر می گذارد و حتی کارگردانان مشهور دهه های ۱۹۶۰ و ۷۰ آمریکا را به تأسی از خویش وا داشت.

نقد و معرفی فیلم از نفس افتاده شاهکار آقای گدار
نقد و معرفی فیلم از نفس افتاده شاهکار آقای گدار

ویدئوی معرفی فیلم از نفس افتاده – تدوین شده توسط مرتضی طالب پور:


وبسایت اردبیل سینما به آدرس (https://ardabilcinema.ir) با افتخار تقدیم می کند: مرور فیلم سینمایی از نفس افتاده ساخته تحسین برانگیز ژان لوک گدار – فیلسوف سینمای موج نوی فرانسه – شاهکار دوران طلایی موج نوی سینمای فرانسه – با بازی استاد ژان پل بلموندو ستاره به تمام معنای سینمای فرانسه ، زان لوک گدار، ژان سیبرگ، ژان پییر ملویل – مدیر فیلمبرداری: رائول کوتار. این ویدئوی کاملاً اختصاصی وبسایت اردبیل سینما را از دست ندهید. تدوین ویدئو: مرتضی طالب پور. (به خاطر پرش های کوچک در تدوین فیلم، عذرخواهی می کنیم…)

سریع و روان

در حالی که گدار و ژان پل بلموندو بازیگر نقش اول «از نفس افتاده» هر دو مدتی است از سن ۸۰ سال عبور کرده اند، کمتر کسی می تواند حتی وضعیت امروز آنان را بدون تأثیر عظیمی که این فیلم بر زندگی هر دو نهاد، ارزیابی نماید و آنها را از یکدیگر تفکیک کند. گدار، اورسون ولز وار که در زمان ساختن «همشهری کین» فقط ۲۵ سال سن داشت، زمانی «از نفس افتاده» را ساخت که تنها ۲۸ بهار را پشت سر نهاده بود. دستور کار موج نویی های سینمای فرانسه که این فیلم آن را بیش از پیش تثبیت کرد، دوری جستن از فرم های رسمی و مدل های رایج فیلمسازی در فرانسه و انجام کارها به شیوه ای شلوغ و أنارشی وار و تکیه بر نریشن های مستقیم و تند و ارائه تصویری سریع و روان و بدون سختگیری های معمول بود. این فیلم به سیاق سایر اصول نانوشته موج نو، با بودجه ای اندک ـ فقط ۹۰ هزار دلار ـ ساخته شد و تازه یک ششم آن هم به جین سیبرگ آمریکایی رسید که در ۲۱ سالگی از نقدهای منفی و بدی که در مورد کارهایش در هالیوود ارائه شده بود، گریخته و به فرانسه آمده بود تا بختش را در سینمای اروپا و مولفه های متفاوت آن بیازماید. بختی که واقعاً در همین جا و با همین فیلم برای سیبرگ باز شد ولی در بازگشت او به آمریکا فرجام تلخی را برای او رقم زد و دولت کج مدار این کشور آنقدر برای وی پرونده سازی و متهم به گرایش های کمونیستی کرد که او در ۴۱ سالگی دست به خودکشی زد. داستان فیلم به تاریخ پیوسته گدار آسان و سرراست است؛ بلموندو رل میشل را که یک خلافکار جزء و دزد خرده پا است بازی می کند. او به فیلم های گانگستری آمریکایی علاقه دارد و تظاهر می کند که همفری بوگارت است! وی در بندر مارسی یک اتومبیل را می دزدد و در این راه دست به تیراندازی می زند و یک مأمور پلیس را که به تعقیب او می پردازد، می کشد و به پاریس می گریزد و آنجا با یک زن جوان و توریست آمریکایی به نام پاتریشیا (سیبرگ) آشنا می شود که طبعاً نمی داند وی یک خلافکار قاتل و فراری از دست پلیس است.

نمایی از فیلم از نفس افتاده
نمایی از فیلم از نفس افتاده

پاتریشیا به سبب ندانستن همین مسئله ابتدا از میشل حمایت و در فرار وی از دست پلیس به او کمک می کند ولی وقتی سرانجام مطلع می شود که ماهیت حقیقی میشل چیست و قبلاً چه کرده و یک همسر دیگر دارد و تخلف های بسیاری انجام داده، او را لو می دهد و میشل که گرفتار شده و راه فراری ندارد سرنوشت تلخ خود را می پذیرد و در صحنه پایانی فیلم در برخورد با نیروهای پلیس با تیراندازی آنها کشته می شود.

جامپ کات های غافلگیر کننده

بجز داستانی که بر شمردیم و تا آن زمان در سینمای فرانسه کم سابقه بود شیوه موسوم به جامپ کات گدار در فیلمبرداری نیز تماشاگران را غافلگیر کرد. در این روش سوژه و اتفاق مورد نظر به طور همزمان و در چند باکس و با دوربین های متفاوت و از زوایای مختلف به تصویر کشیده می شوند که هر چند در سالهای بعدی و کارهای آتی باب شدند اما در آن زمان مثل یک انقلاب در سینما بودند. چارچوب های تفکیک نشده و یک قصه ظاهراً باز و بی در و پیکر، نورپردازی های کاملاً طبیعی، فیلمبرداری ساده و مستقیم در لوکیشن و پرهیز از گرفتن صحنه ها در استودیو، دیالوگ های بسیار عوام گرایانه و استفاده از دوربین های مستقر بر روی شانه برای ثبت بسیاری از صحنه ها سال ها قبل از اینکه روش موسوم به دوگما ۹۵ باب و این روش به یکی از نمادهای ثابت و مشخصه های این سبک از فیلمسازی تبدیل شود، از دیگر نوآوری های گدار در این فیلم و به واقع خطوط کاری موج نویی های سینمای فرانسه بودند.

هشت سال قبل از قیام های پاریس

ریچارد نیوپرت استاد رشته فیلم و سینما در دانشگاه جورجیای آمریکا که درباره سینمای اروپا و به ویژه فرانسه و موج نوی آن مطالعات زیادی دارد و درباره آن فراوان نوشته است، می گوید «از نفس افتاده» تأثیر وسیع و سریعی بر سینما دوستان در دهه ۱۹۶۰ داشت و برای همگان تجربه ای تازه بود. حقیقت آن بود که گدار در زمان فیلمبرداری دائماً در نوشته های قبلی اش و در متن سناریو دست می برد تا آن را کاملتر کند و بر میزان غافلگیر کننده بودن آن بیفزاید. هشت سال قبل از اینکه جنبش موسوم به قیام های دانشجویی در پاریس روی بدهد، دو کاراکتر اول فیلم «از نفس افتاده» به گونه ای نشانگر همان رفتارها و آدم هایی هستند که در آن شبه انقلاب دست و نقش داشتند و به شیوه آنان از قوانین می گریزند و بازیگوش اند و متمرکز بر خود و از بین برنده امنیت اند. هرچه بود فیلم فقط در عرض ۳ هفته فیلمبرداری و در ۷ هفته کامل شد و با این وجود بر نسل های متعددی از هنرمندان سینما اثر گذاشت و نگرش ها را عوض کرد و نسل «آن هنگام تازه و مدرن» سینماگران مولف آمریکا شامل فرانسیس فورد کاپولا، مارتین اسکورسیزی، برایان دی پالما و آرتور پن را از خود متأثر ساخت و با این نگرش می توان گفت که «بانی و کلاید» کار گانگستری کلاسیک شده سال ۱۹۶۷ آرتور پن با بازی وارن بیتی و فی داناوی در رل های اصلی، از فیلم «از نفس افتاده» اقتباس شده و فقط بزرگتر و با آدم هایی بیشتر ساخته شده و ورسیون آمریکایی میشل و پاتریشیا است! حقیقت امر هرچه باشد، انستیتوی بسیار سختگیر فیلم بریتانیا در یک نظرسنجی در سال ۲۰۱۲ «Breathless» را سیزدهمین فیلم برتر تمامی تاریخ نامید.

ژان لوک گدار - فیلمساز
ژان لوک گدار – فیلمساز

بدون خط حائل

توجه به فیلم های دهه ۱۹۴۰ و ۵۰ هالیوود و به ویژه کارهای گانگستری آن ایام فقط به کاراکتر میشل (ژان پل بلموندو) در متن قصه فیلم مربوط و منحصر نمی شود و خود گدار آن آثار را می پسندید و «فیلم نوار» های آن ایام و گانگستری های ظاهراً B (درجه دوم) آن زمانه را پیوسته می دید و از آنها خط فکری می گرفت. در آن فیلم ها خط تفکیک بین آدم های خوب و بد قصه نازک و حائل موجود تقریباً غیرقابل رویت بود و هر کدام می توانستند دیگری باشند و حتی راه حل های روحی ـ روانی و موضوعات انسانی محو و کمرنگ بودند و رستگاری برای کاراکترها متصور نبود.

گیج و بدون قاطعیت

گفته می شود بلموندو و سیبرگ یعنی دو بازیگر اصلی فیلم هرچه از مدت تهیه فیلم بیشتر گذشت، فزون تر گیج و از فهم بنیادهای فیلم ناامیدتر شدند و بنظر آنها این طور می رسید که گدار دائماً دور خودش چرخ می زند و راه حل و پایانی روشن را در ذهنش ندارد. گدار هم با عوض کردن دائمی دیالوگ ها و دادن برگه های حاوی آن به دست کاراکترها فقط دقایقی قبل از شروع فیلمبرداری هر سکانس بر ابهام و نارضایتی آنها می افزود و دور شدن آنها از حالت تعادل را بیشتر و اشرافشان بر موضوع را کمتر می کرد. این تمهیدات و به واقع فقدان تمهیدات سبب می شد بازیگران بدون تمرین کافی و آگاهی قبلی در هر صحنه شرکت کنند و این نمی توانست بر بازی آنها و به ویژه بار روحی کاراکترهایشان اثر منفی نگذارد. نیوپرت می گوید: اینکه ما در فیلم می بینیم در برخی صحنه ها بلموندو و سیبرگ قدری گیج و فاقد قاطعیت اند، به همین سبب و نداشتن اطلاعات و اشراف لازم بر چیزی است که آن را ایفا می کردند و چارچوب قصه را از مشت خود خارج می دیدند. آنها از دست گدار ناراحت بودند اما حریف او نمی شدند و حتی توان ابراز صریح احساس و نظر خود را هم نداشتند.

شگفت زده ها

اما وقتی فیلم کامل و اکران شد، به چنان موفقیت بزرگی رسید که بیش از هر کسی همین بازیگران بابت آن تعجب کردند. بلموندو که با همین فیلم تبدیل به یک سوپراستار و به واقع همفری بوگارت مدل فرانسوی شد و قریب به ۵۵ سال است نان همان رل شورشی را می خورد، نمی توانست آنچه را که مقابل چشم هایش می بیند و موج استقبال مردم عادی و تحسین شدن شدید فیلم توسط منتقدان را باور کند و سیبرگ هم به شدت شوکه شده بود. شاید بقیه دست اندرکاران فیلم بجز خود گدار هم دچار این حالت شده بودند زیرا در تهیه فیلمی شریک شده بودند که از عناصر سنتی لازم برای فیلمسازی بی بهره بود و پلات ها ناقص و برخی رویدادها فاقد انسجام و توالی نشان می داد و حتی کاراکتر سازی ها روی برخی آدم های قصه کامل انجام نشده بود ولی به شدت به موفقیت رسیده بود.

سؤالات بی پاسخ

به واقع گدار با ایجاد کلکسیونی از سؤالات عمدتاً بی جواب ذهن بیننده ها را به خود مشغول کرده و مردم را به تعقیب کار هنری متفاوت خود وا داشته بود. نمی شد نپرسید که میشل آدم ذاتاً بدی است یا خلاف میلش به یک سری تخلف ها کشیده شده است؟ آیا او به یک دار و دسته گانگسترها تعلق دارد یا آدم تک رو غیر قابل اصلاحی است؟ آیا او واقعاً خیر پاتریشیا را می خواهد و یا وی را فقط برای این می خواهد که به او جای امنی بدهد و از چنگ پلیس دور نگه دارد؟ چرا پاتریشیا به آدم موهوم و مشکوکی مانند میشل اعتماد می کند؟ آیا او واقعاً یک روزنامه نگار تازه کار در صدد ارتقای شغلی خود است و یا برعکس فقط به فرانسه آمده تا وقتش را هدر بدهد و از مسئولیت های جدی بگریزد؟

ژان سیبرگ در فیلم از نفس افتاده - اولین فیلم سینمایی ژان لوک گدار
ژان سیبرگ در فیلم از نفس افتاده – اولین فیلم سینمایی ژان لوک گدار

عصر کوتوله ها و دفرمه ها – معرفی فیلم ازنفس افتاده آقای گدار

جواب این سؤالات در سال ۲۰۱۸ هم نامشخص است و آنچه اهمیت دارد، این است که «از نفس افتاده» نسل های متعدد و به ویژه آدم های دهه ۱۹۶۰ و ۷۰ را مسحور کرد و پایه گذار یک سری بنیادهای تازه شغلی و نگره های جدید در سینما شد و پذیرش آدم هایی با قواره های متفاوت در این حرفه را میسر ساخت و با این طرز تفکر می توان دریافت که چطور هنرپیشه های تازه دیگری که مثل بلموندو خوش سیما نبودند، از آن پس مثل او که به واقع زشت رو بود و به دلیل بوکسور بودن در ایام جوانی بینی اش شکسته و پهن شده بود، تبدیل به ستاره های این هنر شدند و کافی بود در آمریکا به اوجگیری امثال داستین هافمن کوتوله، ال پاچینوی فاقد هرگونه زیبایی رفتاری، جک نیکلسون دارای رفتارهای روانی و جین هاکمن مو ریخته و شبیه به پدرهای چاق و دفرمه توجه کنیم تا باور فوق را بپذیریم. نه اینکه این بازیگران همین باشند که گفتیم و یکی روانی باشد و دیگری بیش از حد کوتاه و معمولی بلکه مراد این است که جامعه پذیرفت که حتی اگر تصویر و تجسم سینمایی آنها این گونه باشد، آنان را به چشم یک ستاره ببیند.

تصور و وهم – معرفی فیلم ازنفس افتاده آقای گدار

یادمان باشد که حتی کاراکتر میشل کسی است که ادای گانگسترها را در فیلمی در می آورد که قرار است درباره یک گانگستر درجه چندم اما حقیقی باشد. او در آینه نگاه می کند و پز خود را بررسی و اسلحه اش را در دست های خود جابجا می کند و می کوشد قیافه آدم های خطرناک سرسخت را به خود بگیرد. او بوگارت وار دائماً سیگار می کشد و تلاش می کند شبیه به گانگسترهایی باشد که بسیار دوستشان می دارد. به واقع میشل مخلوق مکانیسم هایی است که گانگسترهای سینمایی را می سازد و یا استعاره ای از آن است. این همه تصور و وهمی است که گدار با «از نفس افتاده» از خود به جا می گذارد و همچنان حل نشدنی و دست نیافتنی نشان می دهد.

ویدئوی دوم از معرفی فیلم از نفس افتاده – تدوین شده توسط مرتضی طالب پور:


منبع: International Business Times | ترجمه: وصال روحانی | ویرایش و آماده سازی مجدد سند: مرتضی طالب پور


پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید